معلم ( سه شنبه 86/9/27 )
سلام قبل از اینکه جلسه سوم را شروع کنیم، از شاگردان منظم و باهوشم ( الهه و نور الهدی ) که به طور مستمر دروس این وبلاگ را دنبال می کنند تشکر می کنم. نفی فعل: در زبان عربی برای نفی فعل اغلب از حروف ( لم ، لما ، لا ، ما ، لن ) با شرایطی استفاده می شود. ما + فعل ماضی = ماضی منفی ما ذهب : نرفت ، ما ذهبا : نرفتند ( دو نفر ) ، ما ذهبوا : نرفتند ، ما ذهبتَ : نرفتی ، ... لم + فعل مضارع = ماضی منفی لم یذهب : نرفت ، لم تذهب : نرفتی ، لم نذهب : نرفتیم ، ... لمّا + فعل مضارع = ماضی نقلی منفی لما یذهب : نرفته است ( هنوز نرفته است ) ، لمّا نذهب: نرفته ایم ( هنوز نرفته ایم )، ... لا + فعل مضارع = مضارع منفی لا یذهبُ : نمی رود ، لا نذهبُ : نمی رویم ، لا تذهبُ: نمی روی ، لا یذهبون : نمی روند ، ... لن + فعل مضارع = مستقبل منفی لن یذهبَ : هرگز نخواهد رفت ، لن یذهبا : هرگز نخواهند رفت ( دو نفر ) ، لن یذهبوا : هرگز نخواهند رفت ، ... نکته: « لم » و « لمّا » فعل مضارع را مجزوم می کنند و « لن » فعل مضارع را منصوب می کند و « ما » و « لا » نفی، غیر عامل هستند یعنی اعراب و بناء فعل بعد از آنها تغییری نمی کند. افعال کمکی یا ربطی: در زبان های فارسی و انگلیسی و دیگر زبان ها، جمله ای بدون فعل ساخته نمی شود یعنی اگر جمله دارای یک فعل اصلی نباشد، از افعالی استفاده می شود که در فارسی آنها را « فعل ربطی » ( است ، بود ، شد ، گشت ) و در انگلیسی آنها را فعل کمکی ( did , do / das , was / were , am / is / are ) می نامند، ولی در زبان عربی: اگر جمله حاکی از زمان حال باشد و دارای هیچگونه فعل اصلی نباشد، فقط از دو اسم تشکیل می شود. مثال: زیدٌ حاضرٌ . زید حاضر است. و اگر جمله حاکی از زمان گذشته یا آینده باشد، باید از فعل ماضی « کان » یا مضارع آن « یکونُ » استفاده شود. مثال: کان زیدٌ حاضرا . زید حاضر بود. سَیَکونُ زیدٌ حاضراً . زید حاضر خواهد بود. افعال ناقصه در عربی عبارتند از: کان ( بود ) ، صار ( گردید ) ، لیس ( نیست ) ، اصبح ( شد ) ، مادام ( مادامی که ) ، مازال ( همواره ) این افعال در عربی بر سر جمله اسمیه می آیند، مبتدا می شود « اسم افعال ناقصه » و مرفوع می شود و خبر می شود « خبر افعال ناقصه » و منصوب می شود. کان الطالبُ ناجحا. دانش آموز موفق بود. / صارت الأمّة الإسلامیة متّحدة. امت اسلامی متحد گردیدند. تمرین: الف ـ ترجمه فعل های زیر را بنویسید. 1) ما کتبَ / 2) لم یکتُبوا / 3 ) لما تکتبی / 4) لا نکتبُ / 5) لن یکتبَ ب ـ جمله های زیر را به فارسی ترجمه کنید. 1) ما سافرَ سعیدٌ. / 2) لا یسافر سعیدٌ. / 3) لن یترک زیدٌ صلاتهُ. نکته: در ترجمه حتما به صیغه افعال دقت کنید. |
معلم ( دوشنبه 86/9/19 )
برای فعل، بجز تقسیم فعل به ماضی و مضارع و امر، می توان هفت زمان دیگر بیان کرد که عبارتند از: الف - ماضی بعید: ( کان + اسم کان + قد + فعل ماضی ساده ) کان الطالبُ قد ذهب إلی بیته. / الطالب کان قد ذهب الی بیته. ( دانش آموز به خانه اش رفته بود. ) کان الطالبان قد ذهبا إلی بیتیهما. / الطالبان کانا قد ذهبا الی بیتیهما. ب - ماضی استمراری: ( کان + اسم کان + فعل مضارع ) کان الرجل یُسافر. / الرجل کان یسافر. ( مرد مسافرت می کرد. ) کان الرجلان یسافران. / الرجلان کانا یسافران. ( نکته: تقدیم و تأخیر بین کان و اسم کان در هر حال جایز است. ) ج - ماضی نقلی: ( قد + فعل ماضی ) قد سافر زیدٌ. ( زید مسافرت کرده است. ) ( نکته: فعلی با نام ماضی نقلی در زبان عربی وجود ندارد ولی حرف « قد » بر سر فعل ماضی به آن تحقّق می بخشد و وقوع آن را تأکید می کند. در حالیکه این حرف همراه فعل مضارع، شک و احتمال وقوع فعل را می رساند که در این صورت معنای این حرف در فارسی « شاید » است. ) د - ماضی ساده: سافر زیدٌ. ( زید مسافرت کرد. ) ه - حال محض: ( لام حالیه + فعل مضارع ) لَیَکتبُ زیدٌ. ( هم اکنون زید می نویسد. ) و - مضارع: یکتب زید. ( زید می نویسد. ) ز - آینده: ( س/ سوف + فعل مضارع ) سَیُسافرُ زیدٌ. / سوف یُسافرُ زیدٌ. ( زید مسافرت خواهد کرد. ) ( نکته: برخی در ترجمه « س » می گویند: « بزودی خواهد ... » که صحیح نیست. افزودن کلمه « بزودی » به هیچ وجه ضرورت ندارد. به جای کلمه « بزودی » در جمله عربی می توان کلمه « بسرعة » را نوشت. در پست بعدی انشاء الله درباره چگونگی نفی فعل و افعال کمکی یا ربطی توضیحات مختصری خواهم داد. تمرین: جمله های زیر را به فارسی ترجمه کنید: - کانت الطالباتُ قد ذَهَبنَ إلی بیوتهنَّ. - کان الطالب یکتبُ. - قد یُسافر زیدٌ. - قد سافر زیدٌ. - سأذهبُ بِسُرعة. |
معلم ( جمعه 86/9/16 )
جملات در زبان عربی به دو صورت به کار می روند: اسمیه و فعلیه. اسمیه = مبتدا + خبر ( الطالب فی المدرسة ) فعلیه = فعل + فاعل + مفعول ( یکتب الطالب درسه ) انواع فعل: 1. ماضی: فعلی که در زمان گذشته اتفاق می افتد. 2. مضارع: فعلی که در زمان حال یا آینده اتفاق می افتد. 3. امر: فعلی که به انجام کاری در زمان حال یا آینده دستور می دهد. صرف افعال ماضی به همراه ضمایر آنها: هو فعل / هما فعلا / هم فعلوا / هی فعلت / هما فعلتا / هنّ فعلن / انتَ فعلتَ / انتما فعلتما / انتم فعلتم / انتِ فعلتِ / انتما فعلتما / انتنّ فعلتنَّ / أنا فعلتُ / نحن فعلنا صرف افعال مضارع به همراه ضمایر آنها: هو یفعل / هما یفعلان / هم یفعلون / هی تفعل / هما تفعلان / هنّ یفعلن / انتَ تفعل / انتما تفعلان / انتم تفعلون / انتِ تفعلین / انتما تفعلان / انتنّ تفعلن / انا أفعل / نحن نفعل صیغه های امر: فعل امر مخاطب ( امر حاضر ) از صیغه های مخاطب فعل مضارع ساخته می شود. 1. حرف مضارعه را حذف کنید. 2. اگر بعد از حذف حرف مضارعه اولین حرف ساکن باشد باید یک همزه امر بر سر فعل بیاورید ( در غیر این صورت نیازی به همزه امر نیست ). 3. آخر فعل را مجزوم کنید. مثال: تَذهَبُ : إذهَب ( برو ) / تذهبانِ: إذهبا ( بروید ) فعل امر غایب و متکلم ( امر به لام ): 1. اضافه کردن لام امر به ابتدای یکی از صیغه های غایب یا متکلم فعل مضارع. 2. مجزوم کردن آخر فعل. یذهب : لیذهب ( باید برود ) / یذهبون : لیذهبوا ( باید بروند ) رابطه فعل با فاعل در جمله: 1. فعل از لحاظ تذکیر و تأنیث مطابق فاعل جمله به کار می رود. یعنی اگر فاعل جمله مذکر باشد فعل نیز مذکر می شود و بالعکس. 2. اگر فعل غایب قبل از فاعل در جمله ذکر شود به صورت مفرد به کار می رود حتی اگر فاعل مثنی یا جمع باشد. اما نسبت به مخاطب و متکلم، همیشه صیغه فعل با فاعل مطابقت دارد. یحضر الطالب. / یحضر الطالبان. / یحضر الطلّاب. / تحضر الطالبة. / تحضر الطالبتان. / تحضر الطالبات. جای فعل در جمله: در زبان عربی بر خلاف زبان فارسی غالبا فعل اول جمله یا قبل از فاعل ذکر می شود. این قاعده در صورتی در زبان عربی رعایت نمی شود که گوینده بخواهد بر «فاعل» تأکید کند. |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||